شمارش معکوس...
سلام عزیزکم،خوبی عشق مامان؟ ان شاالله گل خنده همشه رو لبات باشه گلکم یک هفته ای میشه پست نذاشتم تو این هفته اتفاقات زیادی افتاد روز سه شنبه21 بهمن یه تصادف کوچیک داشتیم با سرویس شرکت،خدارو شکر کسی کاری نشد فقط یکم ترسیدیم. شب 22بهمن مهمون داشتیم به مناسبت ازدواج خاله مرضیه و عموسعید.همه بودن جز خانواده دایی میثم(دلیلشم مشخصه).بهشون یه چای ساز هدیه دادیم ان شاالله به سلامتی استفاده کنن جمعه شب هم خونه مجید آقا؛دوست باباجون دعوت بودیم.خوش گذشت جات خالی بود عزیزم چند شب پیش خواب دیدم یه دختر ناز و تپل دارم داشتم بهش شیر میدادم وای چه حس خوبی بود خلاصه مامانی صبح تو راه شرکت داشتم فکر میکردم دیدم تقریبا چهل روز دیگه مون...